سکوت ابدی
حالا مدتیست ذهنم را خالی کرده ام.... از خیال و دلم را از امید.... نشسته ام لب ایوانِ روزمرگی... نگاه میکنم به این روزها... که برای خودشان میروند.... رسیده ام به بیحسی به بی تفاوتی... رسیدهام به حس برگی که میداند.... باد از هر طرف که بیاید سرانجامش افتادن است ... این روزا میگذرد اما من از این روزا نمیگذرم... التماس دعا دارم .... فریاد سکوتم را گوش کن و نجوای خاموشی ام را معنا کن من مفهوم "نگریستن" و "نه گریستن" هستم من برای زورق کوچک خوشبختی ام یک دریا گریسته ام تا در گِل ننشیند نهنگ آرزوهایم. در پایین دست سد سکوتم سکونت نکنید تا مبادا سیلاب ویرانگر اندوهم جلگه ی سبز نگاهتان را فرو شوید موجی ست سرکش اما نهان که آرامش ظاهرم را به صخرهای سخت زمان خواهد کوبید تا طفل فرو خفته ی فریادم بیاموزد چگونه سر دهد سرود سبز "نگریستن" و "نه گریستن" را
قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت |