روزي ابراهيم ادهم در بازار بصره عبور ميکرد ، مردم اطارفش را گرفته و گفتند : ابراهيم ! خداوند در قرآن مجيد فرمود ( ادعوني استجب لکم ) مرا بخوانيد ، جواب ميرهم شما را ، ما او را ميخوانيم اما دعاي ما مستجاب نمي شود .
... ادامه مطلب تو وبلاگ ميراب عطش .. خوشحال ميشم بهم سر بزني
كه به مـَن ميگُفت : " بـــِدون تو نَفس هم نميكِشَم "
اما حالا در آغوش ديگــرَے نـَفس نَفَس ميزنــَد ...
سلام ستاره خيلي قشنگ بود شعرش فکر ميکنم از حميد مصدق باشه از کتاب دومنظومه...موفق باشي عزيزم:)))