• وبلاگ : سکوت ابدي
  • يادداشت : دلت را بتکان .........
  • نظرات : 10 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     


    سلام من هر چي تکون ميدم غم هام نمي ريزه ميدوني چرا ؟

    چون اينقدر کهنه ان که جزئي از قلبم شدن .

    عالي بود اي اولين دوست

    سلام عزيز تصاويرت زيباست ودلم هم تکاندم جز غم نبود اما شادم به شادي تو که زندگي همين غم وشاديست
    خاطره، خاطره است

    بايد باشد، بايد بماند ...
    سلام. زيبا بود... و البته دلنشين...
    منم آپم خوشحال ميشم بهم سر بزنيد...
    يا حق
    سلام..خيلي وقته دلمو تکوندم....همه خاطراتشم ريختم دور تا بيشتر از اين عذابم نده...موفق باشي...بهترين ها باشي


    بارها وبارها خونه تکونيش کردم...

    ميدوني ...

    اين وسط فقط هربار دلمو از دست دادمش...

    حالا ديگه دلي نمونده براي...

    تکوندن...

    سلام...خيلي قشنگ بود عزيزم:)))

    dorod
    vaghean ziba boood
    az inke motafavet boood ham az noe mozoe va ham fazasazi
    behetooon tabrik migam
    بسيار زيبا بود...

    سلام

    خيللي زيبا بود موفق باشيد.


    سلام نوشته زيبا و جالبي بود...............وقت کردي يه سري هم به ما بزن ممنون........باي باي.......................
    خاطره هم نميخوام فقط او
    سلام و خسته نباشيدبه شما.الحمدلله ماخيلي وقت است که خانه دلمان راتکانده ايم.زيبابود و جالب و دل پسند.مطالبتان به دل مينشيند.موفق باشيدورستگار
    ممنونم ... زيبا و اميد دهنده

    سلام. به به عجب شعري . من که نمي تونم زياد دلم روتکون بدم چون خاطره هام با غمهام مخلوط ميشن و گرد و خاکش زياد ميشه :)

    سلام دوست عزيز خيلي قشنگ بود. راستي توي خونه تکوني دلت ما رو بيرون نکني/ ما خيلي دوستتت داريم...
     <      1   2   3      >