پيام
+
از دشمنان برند شکايت به دوستان / چون دوست دشمن است شکايت کجا بريم ؟
خانم موسوي
91/11/7
ياسيدالکريم
:(
ياسيدالکريم
بگذار تا مقابل روي تو بگذريم/دزديده در شمايل خوب تو بنگريم//
شوق ست درجدايي و جورست درنظر/هم جور به که طاقت شوقت نياوريم//
روي ار به روي مانکني حکم از آن توست/بازآ که روي در قدمانت بگستريم//
*ماراسَري است باتو که گرخلق روزگار/دشمن شوند و سر برود هم بر آن سريم//*
*ما با توايم و با تو نهايم اينْت بوالعجب/در حلقهايم با تو و چون حلقه بر دريم//*
ياسيدالکريم
*نه بوي مهر ميشنويم از تو اي عجب/نه روي آنکه مهر دگر کس بپروريم//*
*از دشمنان برندشکايت به دوستان/چون دوست دشمن ست شکايت کجابريم//*
ما خود نميرويم دوان از قفاي کس/آن ميبرد که ما به کمند وي اندريم//
سعدي تو کيستي که در اين حلقه کمند/چندان فتادهاند که ما صيد لاغريم//
ياسيدالکريم
*ما باتوايم وبا تو نه ايم ..در حلقه ايم با تو وچون حلقه بر دريم*
شخص مي فهمد سالها توهم وتخيل درون بودن داشته
والا چون حلقه راهي به درون نيافته بوده
*وقتي به پشت ان در رسيد مي فهمد هرچه کرده همه براي خود کرده* *خودي که دشمن ترين دوست اوست*
خسته شديم از غرور وخودپرستي وازين ها حرفها ار بس شنيديم وزديم
*خير حرف ازين باب واين جنس نيست*
لذا *خود چيست وکيست؟؟؟* http://yaali.bloghaa.com/?p=119
ستاره ي خاموش
ممنونم داداشي ...نه بوي مهر ميشنويم از تو اي عجب/نه روي آنکه مهر دگر کس بپروريم// از دشمنان برندشکايت به دوستان/چون دوست دشمن ست شکايت کجابريم//