شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ اي دوست، بي تو مهتاب شبي... نه ..... شب باراني بود کوچه، آبستــن يک گريــه ي طو لانـــي بـــود راه مي رفتم و هي خون جگر ميخوردم در سرم فکر و خيالــي کـه نميداني بود توبه ها کردم و افسوس نميدانستم آخرين مرحله ي کفر، مسلماني بود همه ي مصر بـــه دنبـــال زليخـــا بودند حيف، ديوانه ي يک برده ي کنعاني بود!!!
. .. ... بــي تــو مــهــتــابـــ شــبــي ... .. .
ستاره ي خاموش
رتبه 44
53 برگزیده
2253 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top