سکوت ابدی
گفتن از شأن تو چه دشوار است "اهل بیت نبوتی" آقا "مهبط الوحی" و "معدن الرحمه" تو تمام کرامتی آقا عادت و خلق و خویتان احسان "أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است من چه گویم که" شأنکم حقٌ " ذهن من از مقامتان دور است خط به خط جامعه کبیره تویی چه نیازی به وصف من داری؟ سلب تو نور و نسل تو نور است فوق نوری فراتری، آری تو ز قوم و قبیله ی آبی و مبرّا زِ عیب و ایرادی نامت آیینه را زِ رو برده یا علی النقی و یا هادی آمدی تیرگی فراری شد قمرانه به شهر می تابی و سیاهی تو را نمی فهمد خارج از فهم کرم شب تابی دشمنت هرچه گفت باکی نیست تو نقی، پاک، مثل بارانی چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور تا همیشه همای یزدانی "متوکل" امام این قوم است همشان مثل "معتز" و "واثِق" با دهان قصد نورتان دارند! نورکم حق و کلُّهم زاهق از شاعر اهل بیت آقای داوود رحیمی
قالب رایگان وبلاگ پیچک دات نت |